گروه فرهنگ | شهرآرانیوز، سیداحمد میرزاده در گفتگو با شهرآرانیوز اظهار کرد: افرادی که میخواهند در حوزه ادبیات کودک و نوجوان کار کنند، باید به ۲ معنا پیوسته توجه داشته باشند؛ نکته اول این است که این افراد در حال کار برای مخاطبی با ویژگیهای خاص هستند و نکته دیگر این است که برای مخاطب خاص اثری ادبی خلق میکنند.
وی اضافه کرد: مشکل بسیاری از افرادی که ادبیات کودک را سرسری میگیرند، همین است که یا از یک یا از هر دو موارد گفتهشده غافلاند.
این نویسنده خاطرنشان کرد: آشنایی با کودک و نوجوان هم مسئله سادهای نیست. برخی خیال میکنند همین که پدر، مادر یا معلم هستند و در اطرافشان کودکان زیادی را دیدهاند، دیگر تکمیل هستند و دیگر به شناخت مخاطب نیاز ندارند. آنها فرزندان خود را نماینده کل کودکان جهان میدانند.
میرزاده ادامه داد: حتما زیاد شنیدهاید که برخی میگویند «من این رو برای کودکم خوندم نفهمید» یا «من این رو دادم بچهم خوند، مسخره کرد» یا «بچه من رمان داستایوسکی میخونه» و از این دست جملهها که نشان میدهد کودک خود را یا مثلا یک ویژگی کودک خود را برابر با کل ویژگیهای تمام کودکان دنیا به حساب میآورند.
به گفته وی آشنایی با مخاطب کودک و نوجوان مسئلهای است که هم به اطلاعات علمی مانند آشنایی با فیزیولوژی و روانشناسی رشد، آشنایی با جامعهشناسی کودکان و هم به اطلاعات تجربی نیاز دارد. به این معنی که هر ۲ اینها با هم باید باشد. کسی که کودک را فقط از طریق کتابهای علمی شناخته باشد نیز در واقع شناخت بسیار ناقصی دارد. نویسنده کودک باید سعی کند با طیف وسیع و متنوعی از کودکان ارتبا ط مستقیم داشته باشد.
این نویسنده حوزه کودک و نوجوان اضافه کرد: در این بخش نیز نباید یک کتابی بود. یعنی همان طور که در بخش شناخت تجربی بچه خود من ملاک کامل و تمامی نیست، در بخش علمی نیز به صرف خواندن یک یا ۲ کتاب نباید احساس کنیم که به شناخت کامل مخاطب رسیدهایم.
میرزاده گفت: بهعنوان مثال برخی یک کتاب در زمینه روانشناسی رشد میخوانند و آن را وحی منزل میپندارند؛ در حالی که این عرصه گسترده است و هر روز در آن دستاوردهای جدیدی به دست میآید. به علاوه عامل مکان و زمان و... در این گونه دستاوردهای علمی بسیار مؤثر است. بسیاری از این دیدگاهها ممکن است در فرهنگ و فضای عمومی یک کشور یا در یک برهه تاریخی خاص جواب دهد و در زمانی دیگر یا در کشوری دیگر با فرهنگ و دین و ویژگیهای دیگر جواب ندهد.
فقط با شناخت مخاطب نمیتوان نویسنده کودک شد.
به عقیده وی شناخت مخاطب از جمله شناخت علمی و تجربی فقط یک بخش کار است. به صرف آشنایی با مخاطب، نمیتوان نویسنده کودک شد. برخی با توجه به اینکه در حال نوشتن برای مخاطبی با ویژگیهای خاص هستند، از بخشهای هنری و ادبی کار خود غافل میشوند و فراموش میکنند که ادبیات یک هنر است. در هنر جذابیت، زیبایی و نوآوری اهمیت دارد. در نتیجه یکی از مشکلات ادبیات کودک مخصوصا در سالهای اخیر نظریههای وارداتی است که بیتوجه به جنبههای بومی و شناخت کارکردهای ویژه زبان و ادبیات فارسی وحی منزل پنداشته میشود.
این نویسنده حوزه کودک و نوجوان تصریح کرد: در نهایت مهمترین ویژگی نویسنده و شاعر کودک به نظر من تسلط بر ادبیات کودک است. حال سؤال پیش میآید که تسلط بر ادبیات کودک چه معنی دارد؟ به این معنی که اگر فردی میخواهد شاعر کودک خوبی باشد، باید به جایی برسد که بتواند ادعا کند هیچ کتاب شعر خوبی برای کودکان منتشر نشده است، مگر اینکه آن را خوانده باشد.
میرزاده افزود: رماننویس نوجوان باید بتواند به جایی برسد که ادعا کند هیچ رمان باارزش و مطرحی برای نوجوانان منتشر نشده است، مگر اینکه آن را خوانده باشد؛ یعنی نویسنده باید غرق در حرفه خود و کاملا بر آن سیطره داشته باشد.
وی گفت: نویسنده و شاعر کودک همچنین باید توابع حرفه خویش را نیز بپذیرد، چرا که بعد از مدتی فعالیت مستمر نویسنده برای کودکان، کمکم زبان، ذهنیت و لهجه خاصی پیدا میکند. فرد دیگر نمیتواند قلمبه و سلمبه صحبت کند و این موارد کمکم برای فرد در روابط اجتماعی ممکن است مشکلات کوچکی ایجاد کند و نویسنده کودک باید این موارد را بپذیرد.
این نویسنده حوزه کودک و نوجوان در پاسخ به اینکه رویکردها به ادبیات کودک و نوجوان باید با چه هدفی باشد، گفت: این پرسش مهمی است که پیرامون ادبیات کودک بسیار مطرح میشود، اما به عقیده من تنها این پرسش ویژه ادبیات کودک نیست.
میرزاده ادامه داد: به طور عام درباره ادبیات نیز میتوان این سؤال را مطرح کرد که آیا ادبیات غایتی دارد؟ نظریه ادبیات بیش از ۲ هزار سال قدمت دارد، برای مثال «ارسطو» معتقد بود که هدف از ادبیات تزکیه نفس است یا در قرن شانزدهم «سرفیلیپ سیدنی» غایت ادبیات را تعلیم دانست.
وی خاطرنشان کرد: میدانید که ما در ادبیات ژانرهای مختلفی مانند ژانر حماسی، عاشقانه و تعلیمی داریم. از دیدگاه امثال سیدنی از این انواع فقط شعر تعلیمی است که ارزش دارد. اتفاقا نظریه او طرفداران بسیاری یافت و این دیدگاه یک دوره از تاریخ نظریه ادبیات را به خود اختصاص داد.
میرزاده گفت: در ادبیات این همه آثار حماسی، عاشقانه و... داریم که عواطف ما را تحریک میکنند و آنها را بسیار دوست داریم؛ تمام این موارد از نظر سیدنی فاقد ارزش بود. در قرن هجدهم «ویلیام وردورث» معتقد بود که هدف از ادبیات صرفا لذتبخشیدن به مخاطب از طریق خلق زیبایی است. این نظریه هم اگرچه تاکنون نظریه غالب بوده است، اما هنوز هم افرادی وجود دارند که برای ادبیات غایات اخلاقی قائل هستند.
وی تشریح کرد: در ادبیات کودک و نوجوان نیز این بحث مطرح است و شدت و حدت بیشتری دارد. تمام این بحثها نیز وابسته به دیدگاهها نسبت به مفهوم کودکی است. دیدگاه تعلیم و تربیتی همواره کودک را موجود ناقصی میداند که باید به کمال برسد؛ این دیدگاه ادبیات را صرفا یک ابزار میداند. این دیدگاه در ادبیات کودک و نوجوان قدمتی به تاریخ کل ادبیات دارد. نظامی و جامی و... انواعی از اندرزنامههای مشهور دارند که سرشار از نصیحت به کودکان است. تفاوت افرادی که بهدنبال شعر تربیتیاند با نظامی فقط در این است که قائل به زبان کودکانه هستند.
ادبیات باید به کودک فرصت دهد از کودکی خود لذت ببرد
میرزاده ادامه داد: امروز دستاندرکاران ادبیات کودک نگاهشان به ادبیات کودک این نیست. آنها معتقدند ادبیات باید فرصتی به کودکان بدهد که کودکی کنند و از کودکی خود لذت ببرند. این افراد همچنین معتقدند ادبیات باید زبان احساسات و عواطف کودکان باشد و به آنها فرصت دهد از زیباییهای زبانی لذت برند.
این نویسنده کودک و نوجوان مدعی شد: در اینجا نمیتوان گفت کدام دیدگاه درست است، اما من معتقدم همانگونه که در ادبیات بزرگسال شعر حماسی، عاشقانه، تعلیمی و... وجود دارد، در شعر کودک نیز ممکن است انواع ژانرها وجود داشته باشد و به تمام موارد گفته شده نیاز باشد.
وی ابراز کرد: من بهعنوان نویسنده کودک و نوجوان شخصا به اهداف اخلاقی، الهی و دینی در ادبیات کودک بهشدت معتقدم، اما این هنر نویسنده و شاعر است که به نحوی بنویسد که دستش برای مخاطب رو نشود و کودک احساس نکند که فردی از موضع عاقلتر و بالاتر با او در حال صحبت است، چرا که اگر در جایی چنین اتفاقی رخ دهد، ادبیات کودک محقق نشده است.
میرزاده درخصوص اهمیت پرداخت اقلیمی به ادبیات کودک و نوجوان گفت: امروزه بهخصوص در حوزه شعر کودک تعداد پرشماری شاعر و ناشر توانمند در شهرستانهای مختلف استانهای خراسان مانند مشهد، بجنورد و... در حال فعالیت هستند و میتوان گفت که استان ما از لحاظ امکانات کمبودی ندارد. ادبیات کودک استان کمکم به مرحله بلوغ خود نزدیک میشود و من مطمئنم در آینده نزدیک یکی از قطبهای ادبیات کودک، ادبیات کودک خراسان خواهد بود.
وی اظهار کرد: زمانی که یک نویسنده یا شاعر به بلوغ هنری میرسد، هویتش در آثاری که به نگارش درآورده است، نمایان میشود که بخشی از آن مهارتهای فردی، ویژگیهای محیطی و اقلیمی اوست. در این راستا باید بگذاریم که روند بهصورت طبیعی ادامه پیدا کند و نباید نویسندگان و شاعران را به جهتی خاص سوق داد.
این نویسنده کودک و نوجوان بیان کرد: ویژگیهای فرهنگی، مذهبی، آدابورسوم و حتی تکیهکلامها خواهناخواه بهشکل ناخودآگاه در آثار نویسندگان و شاعران بازتاب خواهد داشت و پس از مدتی میتوان دید که شعر کودک و نوجوان خراسان دارای مؤلفههای یک سبک خاص شده است و نباید در این حوزه مصنوعی کار کرد.
میرزاده هدف از نگارش کتاب «در هفت آینه» را ارائه سیمایی کلی از کارنامه شاعران کودک و نوجوان و وضعیت شعر در ۴۰ سال اخیر عنوان و اضافه کرد: علاوه بر مورد گفتهشده در این کتاب مهمترین کتابهایی را که در حوزه پژوهشهای شعر کودک در ایران نوشته شده است، از هفت جنبه نقد و بررسی کردهام.
وی ادامه داد: در هفت آینه تکتک دیدگاهها و دستاوردهای نویسندگان کتابها را بهصورت چکیده در کتاب فهرست کردهام، به شکلی که خواننده در هفت آینه تقریبا از مراجعه به کتابهای مطرحشده بینیاز خواهد بود. در این کتاب همچنین آرای نویسندگان آنها از هفت دیدگاه بررسی شده است؛ بهعنوان مثال قدرت استدلالی مباحث کتابها یا اعتبار استنادات کتاب، بسندگی و روشنگری مثالها و همچنین مباحث ارتباطات میانرشتهای و مواردی از این دست را مورد بررسی قرار دادهام و در پایان تمام معیارهای مورد وفاق یا مورد اختلاف را فهرست کردهام.
نویسنده کتاب در هفت آینه بیان کرد: فردی که این کتاب را بخواند، بهسادگی و روشنی متوجه خواهد شد که کتابهای پژوهشی شعر کودک در ایران به چه آسیبهایی دچارند و برای حل مسائل تئوریک شعر کودک باید سراغ چه پژوهشهایی رفت.
میرزاده ادامه داد: همچنین این کتاب شاید کمکی به مسئله بغرنج داوری شعر کودک و نوجوان کند و همینطور به شاعران اعتمادبهنفس دهد که هر باید و نبایدی را بهسادگی نپذیرند و بهدنبال منطق و دلایل قوی باشند.